کد مطلب:97310 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:133
[صفحه 66] پیروی مطلق از آنها، نه تنها بت پرستی و شرك نیست، بلكه عین خداپرستی و توحید است، زیرا كه آنان تجسم و عینیت وحی اند، به گونه ای كه شكل زندگی و موضع گیریهای فردی و اجتماعی آنها معیار وحی و حق است، البته اینگونه شخصیت، تنها در مورد رهبران معصوم صلوات الله علیهم قابل اثبات است، چنانكه پیامبر اسلام (ص) در مورد امام علی (ع) می فرماید: «علی مع الحق و الحق مع علی، یدور معه حیث دار». «علی با حق است و حق با علی، به گونه ای كه حق بر محور او می گردد!».[1]. و در زیارت امام می خوانیم: «السلام علیك یا میزان الاعمال» «درود بر تو ای ترازوی اعمال» آری وقتی كه انسان به موقعیت امامت مطلقه رسید و تجسم عینی وحی و قرآن ناطق شد، شخصیت او ترازوئی می شود برای شناخت میزان تكامل انسان و عمل او و موضع گیریهای وی معیار حق و باطل می شود و لذا پیامبر اسلام (ص) ضمن توصیه هائی كه در رابطه با حوادث آینده تاریخ اسلام به عمار یاسر می كند، می فرماید: اگر همه ی مردم به سوئی رفتند و علی (ع) به سوی دیگری رفت، همه را رها كن و به آن سو كه علی (ع) می رود برو كه او از هدایت جدا [صفحه 67] نمی شود»[2]. بنابراین اطاعت و پیروی مطلق از اینگونه شخصیتها كه عینیت وحی و قرآن ناطق اند نه تنها شخص پرستی و شرك و مانع از تداوم انقلاب نیست بلكه چنانكه در بحثهای پیش اشاره شد تداوم رهبری اینگونه شخصیتها ضامن تداوم انقلاب است.
انسانهائی كه در روند تكاملی از دیگران سبقت یافته و در حركت به سوی تعالی مطلق به اوج قله ی انسانیت رسیده و استعدادهای كمال در آنها فعلیت یافته، و نهادهای انسانی در وجودشان شكوفا شده و بالاخره موقعیت رهنمونی و امامت مطلقه را احراز كرده اند، انسانهائی خدا گونه اند كه
صفحه 66، 67.